کتاب خاک های نرم کوشک
 
درباره وبلاگ


از غروب لحظه ها دلگیر میشوم.خسته از مصیبت تکرار! به یاد قلکی می افتم که ان سکه زیرین را پذیرا شد .میان دل و من ،عهدنامه ای به امضا میرسد که ریشه ی غفلت را بسوزانیم و هر روز در قلک فردای خویش ، ذخیره ای از نور داشته باشیم . پیراهنم را از گرد نزدیک بینی، میتکانم و عینک اخرت نگری را بردیده ی دل میگذارم. جهان چه فراخنای عظیمی است !!! ای کاش بتوانم ((مساحت ))خوبیها را اندازه بگیرم ، ولی هیچ گاه گرد بدیها نگردم !
آخرین مطالب
پيوندها


آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 246
بازدید کل : 82995
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 83
تعداد آنلاین : 1

دانلود بازي هاي ايفون ايپدو ايپاد

از نـســـــــلـ آفـتـابـــــــــــ




دوستای خوبم  

کتاب خاک های نرم کوشک درباره ی زندگی وخاطرات شهید عبدالحسین برونسی هست

واقعا کتاب بینظریه که بلا استثنا همه رو تحت تاثیر قرار میده و یکی از پر تیتراژترین کتاب های دفاع مقدس بدون هیچگونه حمایت رسانه ای هست حیفم اومد که این کتاب رو بهتون معرفی نکنم .

در پایان این کتاب نامه هایی از  خوانندگان کتاب چاپ شده که من یکیشو براتون میذارم

بسمه تعالی

دانش آموزی داشتم به نام مسعود . او در بی انضباطی و شرارت زبانزد بود. مدیر معاونین و حتی مشاور دبیرستان از دست او عاصی شده بودند . من مربی پرورشی آن دبیرستان بودم خیلی دلم میخواست با او گفتگو کنم اما جراتش را نداشتم میترسیدم کم بیاورم .

به هر حال روزها گذشت پرونده ی تربیتیه مسعود روز به روز سنگین تر شد . شورای معاونین تصمیم به انتقال او از دبیرستان گرفتند .تعهد پشت تعهد از او گرفتند . نه فقط او حتی پدر و مادرش هم تعهد دادند . اما نشد که نشد .

تا این که یک روز کتاب خوب خاک های نرم کوشک به دستم رسید . آن را چند بار خواندم نخواندم بلکه زندگی کردم نه با کتاب که با شهید نه باخود شهید بلکه با همه ی آنچه که به او رسیده بود نه این که من هم رسیده باشم اما فتح بابی شد برای حرکت من حرکت به سوی همه ی خوبی ها و آرمان های آن شهید که او به خاطر همان ها به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

خلاصه کتاب را هدیه کردم به مسعود . به قول خودش این اولین کتاب و اولین هدیه ی ارزشمند معنوی بود که از کسی به او میرسید . تا آن روز هیچ کس او را قابل هدیه هم نمیدانست .

یک ماه بعد اورا دیدم . او هم مرا دید . نه در مدرسه که در خیابان.با ظاهری آراسته و موهایی که دیگر اجق وجق نبود. ساده وبی آلایش. مسعود گفت:((هیچ چیز به اندازه ی این کتاب در من تاثیر نکرد و بیش از ده مشاور با من صحبت کردند. اما من صادق تر از نوشته های این کتاب و پاک تر از شخصیت این شهید ندیدم از حالا به بعد میخواهم آدم شوم.آدم.))

جعفر کاظمی .پایگاه شهید همت پیشوا84/4/4

کتاب خاک های نرم کوشک نوشته ی سعید عاکف 

 



نظرات شما عزیزان:

علی
ساعت2:00---17 فروردين 1393
سلام داداش
میشه خلاصه اون کتاب رو به من هم بدی؟
لطفا به ایمیلم جواب بده.


امیرحسین
ساعت21:43---20 ارديبهشت 1391
سلام به شماتبریک می گویم چون وبلاگ شما از بهترین وبلاگ های لوکس بلاگ است اگر تمایل به تبادل لینک با ما را داری ابتدا وبلاگ من بانام مذهبی ثبت کن بعد تو قسمت نظرات نظر بده حتمالینکت می کنم

امیرحسین
ساعت21:42---20 ارديبهشت 1391
سلام به شماتبریک می گویم چون وبلاگ شما از بهترین وبلاگ های لوکس بلاگ است اگر تمایل به تبادل لینک با ما را داری ابتدا وبلاگ من بانام مذهبی ثبت کن

حسین
ساعت16:36---22 فروردين 1391
سلام به سمیه و نویسنده دیگر این وبلاگ زهرا.ممنون از سمیه که لطف کردین و به وبلاگ من سرزدید.وبلاگ شما هم بسیار خوب و عالی هست.با آرزوی بهترین ها...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 12:16 ::  نويسنده : سمـیــــــــــه